مســــــــــیر



نمی‌دونم قراره چی بشه.اما دغدغه امروز این ایران کرونا هست

در حالی ک قیمت طلا، دلار و رو ب افزایشه و مردم دیگه حواسشون نیست چون مشغول دست و پا زدن برای زنده ماندن هستن!!!!

من گیجم.گیج تر از اونی که فکر کنی

توی شناخت انسان ها تو تفاوت رفتار و گفتار

کرونا اصلی چیز دیگریستدروغ و دغل و رانت و تک خوری یه ویروس بزرگ همه گییییر هست.


عشق چیست؟

عشق بعنوان یکی از جذاب ترین پدیده ها برای بسیاری از انسانها است و از همین رو اکثراندیشمندان در این باب سخن گفته اند. کتاب های متعدد ، داستان ها و رمان و ادبیات سراسر از موضوعات عاشقانه و یا پرسش در مورد چیستی این پدیده بوده است.اما به طور کلی سه دیدگاه پیرامون عشق همواره تا امروز مطرح است.

نگاه اول عشق را به منزله ی پدیده ای فرا مادی و ،که در روح انسان شکوفا میشود. نگاه دوم عشق را پدیده ای وابسته و محدود به رابطه جنسی و نیازهای جنسی و نگاه سوم عشق را ترکیبی از نیاز های روحی روانی، احساسی و جنسی میداند.

تعبیر عشق در میان نویسندگان و فلاسفه

همانطور که گفتیم اکثر اندیشمندان ،نویسندگان و دانشمندان کم و بیش به این پدیده پرداخته اند. در میان نظرات و سخنان آنها نقاط اشتراک و اختلاف نیز وجود دارد.افلاطون در ضیافت از زبان یکی از حضار میگوید ابتدا انسانها جفت جفت به هم وصل بودند، یعنی چهارپا و چهار دست و چهار چشم و دو سر و…داشتند و سپس از هم جدا شدند.آنهایی که عاشق میشوند همان جفت های گذشته هستند که یکدیگر را پیدا کرده اند.البته مشخصا افلاطون این تمثیل را بعنوان یک داستان جذاب از زبان یک شخصیت داستان عنوان میکند و به نظر نمیرسد به چنین داستان تخیلی باور داشته باشد.به هر حال این داستان یکی از داستان های ماندگار تخیلی در باب عشق بوده است.

برخی از آنها معتقدند عشق پدیده ای ارادی است و شخص در عاشق شدن نقش دارد؛ اریک امانوئل اشمیت میگوید: به جایی که از عشق توقع داری تا بهت ثابت کنه وجود داره، تو باید به عشق ثابت کنی وجود داره. یا ویکتور هوگو که می گفت:به کسی عشق بورز که لایق آن باشد و آنتوان چخوف که رفتار ما با دیگری را نشان دهنده عشق می دانست، نه احساس ما واز طرفی در نقطه مقابل آن تعداد زیادی معتقد بوده و هستند که عشق غیر ارادی به سراغمان می آید، چنانچه ژان لوک گدار میگفت:عشق چیزی نیست که دنبالش بگردیم و چیزیست که اتفاق می افتد یا ژان پل سارتر که معتقد بود عشق یک نوع جنون است مثل جنون ثروت و مقام و… و نگاه نیچه که همینطور بود و عشق را دیوانگی کوتاه مدت قبل از ازدواج میدانست (البته جایی هم میگوید بدون دیوانگی نتوان زیست) همچنین به نقد ازدواج هم پرداخت و فیلسوفان بزرگی که ازدواج نکرده اند را مثال می زند.
یا کافکا که با ذوق نا امید خود میگفت عشق مثل چاقویی است که عاشق در زخم های خود میچرخاند.یعنی اراده ندارد تا این درد و رنج و آسیب را به خود نرساند و البته برخی معتقد بوده و هستند که عشق آفریننده درد و رنج است ؛برای مثال هربر لوپوریه عشق را نقطه ضعف انسان که دردساز است معرفی میکند،چنانکه شب پره ها علاقه به آتش داشته یا مگس ها به ماده چسبناک.یا اروین یالوم که معتقد بود در جدال با عشق شما پیروز میدان نخواهید بود رومن گاری نوشته است: می گفتند تنها چیزی که همه ی درد ها را دوا میکند عشق است ، پیدا بود که هنوزمبتلا نشده بودندبرخی نیز در نقطه مقابل این دیدگاه عشق را لذتبخش تعبیر کرده اند.

اما از نقاط اشتراکی که در گفته های نویسندگان و فلاسفه می توان اشاره کرد ، قدرت حیرت انگیز عشق است.قدرتی که توان هر کاری را به عاشق یا علیه او می دهد.

بگذریم.

تعبیر عشق از دید من اینه که نا خواسته یکیو یا یه  چیز رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی.یه جمله کوتاهه ولی خیلی مهم و تاثیر گذاره، فکر کن که یک انسان چقدر خودشو، جونشو، زیباییشو، موفقیت ها و اهدافشو دوست داره و براش اهمیت داره

حالا

بیاد و یکیو بیشتر از همه اینا بخواد

این یعنی عشق

من همسرم اینجوری دوسش دارم، نمیدونم کی و از کجا اومد؟ یا چجوری شیفته منش و طرزفکرش شدم؟ اما اینو میدونم که بیشتر از خودم دوسش دارم

و تجربه عاشقی رو یه تجربه فووووق العاده میدونم.

فکر کردن بهش روح ادمی رو جلا میده.


امروز داشتم تو تلگرام می‌چرخیدم

نمیدونم چی شد دستم خورد روی پروفایل جاریم، دیدم داخل بیو خودش وبلاگشو معرفی کرده، چیزی که همیشه برای من جذابه

مینو دختر خوب و فعالیه، این کارش ی جرقه ای داخل ذهنم زد که منم از شر اینستا راحت بشم و افکارمو بنویسم، چون بسیاااار زیاد فراموشکارم.ممنون مینو جانkiss

این شعر قشنگو می‌خوام قاب کنم برای خونمون

 

تلفیق دو عطر.زندگی یعنی این

لبخند دو چتر.زندگی یعنی این

پاییز برای عشق، فصل خوبیست

نقطه سر سطر.زندگی یعنی این

 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها